جغرافیا و دانشجو

برای عموم آزاد است

جغرافیا و دانشجو

برای عموم آزاد است

زمین در فضا(جغرافیای ریاضی)

         زمین در فضا                                                                 1

اکتشافات واثبات کرویت زمین

زمین در منطقه معینی از فضا ودر امتداد مسیری  ثابت بدون اندک توقفی میلیونها سال است که به دور خود وخورشید می چرخد‌*. و در حوزه گرانش زمین اجسام کوچکتر به طرف مرکززمین کشیده می شوند، در خارج ازحوزه گرانش زمین مفاهیم بالاوپایین و سعودوسقوط معنای خودراازدست می دهدابتداانسان به تبعیت ازساده ترین مشاهدات خود تصورمی کرد که بر روی جسمی مسطح زندگی می کند.شناسایی و توصیف زمین بامسافرتهای دریانوردان درقرون قبل ازمیلاد آغاز شد.برای اولین باردریانوردان فنقی ازتنگه جبرالطارق(سطونهای هرکول)گذشته و وارد اقیانوس اطلس شدند درقرون وسطی جهانگردان ودریا نوردان بامیلهای مختلف به توصیف زمین اشکال وابعاد آن پرداختند. دراین دوره مطالعه ستاره شناسان درشناسایی زمین واندازه کیری ابعادآن بسیار موثربود.کشف دماغه امید نیک در قرن - 12 میلادی توسط پرتغالی ها ،مسافرتهای کریستف کلمب* درقرن .15 م. وعبور ماژلان از آمریکای جنوبی واقیانوس آرام*زمینه خوبی برای توصیف شکل زمین بوجود آورد.

اکتشافات پرتغالی ها:

ازاوایل قرن- 15 م. دولت پرتغال به مرورجزایر:آرزو،قناری وجزیره ورن(واقع درمغرب آفریقا) را کشف وناوگان خود رابه طرف رود نیجر وخط استوا رسانده وپس ازآن دیاض دریا نورد معروف پرتغالی

دنباله اکتشافات را گرفته و خود را به جنوبی ترین نقطه آفریقارسانده به کشف دماغه امید نیک نایل آمد.وشخصی به نام وا سگو دو گامادنباله اکتشافات فوق را گرفته وبا  4  کشتی و 240ملوان جنوب آفریقا را دور زده درسواحل شرقی آفریقا نقاط جدیدی راکشف وخود را از طریق دریا به هند رساند وپساز جمع آوری اطلاعاتی از هندمجدداً از همان راه پس از دو سال مسافرت،به پرتغال( کشور خود برگشت)برگشت ودر واقع او اولین شخصی بوده که قاره آفریقا را دور زده واز آنپس راه دریایی هندوستان کشف گردید.

اکتشافات اسپانی ها:

هنگامی که پرتغالی ها سرگرم اکتشاف در قاره آفریقا وپیداکردن راه دریایی به هندوستان بودند اسپانی ها هم بی میل نبودند که به اکتشافاتی دست بزنندبه همین دلیل با سفر کریستف کلمب برای یافتن راه هند از طریق غرب موافقت کردندوخواسته های او برای این سفر را فراهم کردند.کلمب دراواخر قرن- 16 م.با 3 کشتی و130 ملاح عازم این سفر شد. واولین سفر تاریخی خود را آغاز کردند وبه کشف جزایر بسیاری از آمریکای شمالی نائل آمد ودر سفرهای خود

دامنه کشفیاتش را گسترش داد ودر چهارمین سفر خود تا ساحل پاناما پیش رفت. از آن پس افراد بسیاری به کشف نقاط مختلف آمریکا پرداختند. مشهورترین  این افراد

 

         زمین در فضا                                                                 2

آمریکوسپوس* یکی از همراهان کلمب است که تا مناطقی از ونزلا وبرزیل پش رفت وبه خاطرمعروفیت کتاب خاطراتش که به خاطر کشفیات خود نوشته این قاره به نام او وبه آمریکو شهرت یافت.

در اواخر قرن -16 م. ماژلان دریا نورد نامی، آمریکای جنوبی را دور زد واز  راه اقیانوس کبیر وارد شدوبه کشف جزایر: فیلیپین، برنو و ملوک موفق گردید. وپس ازآگاهی ازاحوال پرتغالی ها که از سمت جنوب و شرق آفریقا به این نواحی آمده بودند عملاً کرویت زمین به اثبات رسید وتا اواخر قرن- 18م. دریا نوردان مختلفی در اطراف این اقیانوس به کشف جزایر مختلف پرداختند. (برای مطاله بیشتر) پایین

کریستف کلمب در سپتامبر سال 1451 میلادی در شهر بندری جنوا ایتالیا دیده به جهان گشود. پدرش دومنیکو کلمبو تاجر پشم و مادرش سوزانا فونتاناروسا دختر یک بازرگان پشم بود. کلمب سه برادر کوچک‌تر به نام‌های بارتولومئو، جیووانی په لِگرینو و جیاکامو و خواهری به نام بیانچینِتا داشت. در 1470م. خانواده‌اش برای کار به ساوانو کوچیدند جایی که کریستف و برادرش بارتولومئو توانستند در کنار پیشه خانوادگی کارتوگرافی (نقشه‌کشی) نیز بیاموزند. کلمب تحصیلات رسمی نداشت و تا حدود بیست و چهار سالگی خواندن و نوشتن نمی‌دانست اما چون آرزو داشت که نا خدای کشتی شود در این دوره و بعد از آن کوشید تا با مطالعهٔ فراوان نزد خود این کمبود علمی را جبران کند.

سرانجام در غروب سوم اوت سال 1492میلادی سه کشتی سانتاماریا، نینیا و پینتا همراه با130نفر خدمه به فرماندهی کلمب از بندر پالوس به راه افتادند و پس از توقفی کوتاه در جزایر قناری (افریقا) رهسپار دل اقیانوس شد ند.

1493 میلادی - 1496 میلادی) در 24 9 سپتامبر 1493 میلادی، کلمب با ناوگانی از هفده کشتی مجهز با همراهی یک گروه 1200 نفری جهت استعمار و سرکوب بومیان، عازم آمریکا شد. او این بار نسبت به سفر اول مسیر جنوبی‌تری را برگزید و پس از 26 روز به جزیرهٔ بزرگ دومینیکا (آمریکای مرکزی) رسید؛ سپس راه شمال را در پیش گرفت و به ترتیب جزایر آنتیل کوچک - شامل گوادلوپ، مونتسرات، آنتیگوا و نویس (Navies)- و جزایر ویرجین و پورتوریکو را کشف و همه را جزئی از قلمرو اسپانیا اعلام کرد؛ سپس به هیسپانیولا رفت و به جستجوی یاران پیشین برآمد اما مهاجرنشین را خالی از سکنه یافت؛ اروپاییان ساکن جزیره همه در جنگ با بومیان کشته شده‌ بودند. وی در مدت اقامت کوتاهش یک قلعهٔ کوچک در داخل و یک شهرک در کرانه‌های شمالی جزیره بنا نها د.

در سال 1498 میلادی کلمب برای سومین بار به آمریکا رفت. او در این سفر پیش از رسیدن به هیسپانیولا جزیرهٔ ترینیداد را کشف کرد(31 ژانویه) و بخش‌هایی از ریزشگاه رودخانهٔ اورینوکو در خاک اصلی آمریکای جنوبی را پویید (اول اوت).در 9 مه 1502 میلادی کلمب برای چهارمین و آخرین بار به آمریکا رفت با این هدف جسورانه که برای نخستین بار کرهٔ زمین را دور بزند. او و پسر کوچک‌ترش فردیناند برای یافتن راه عبوری به سوی غرب سراسر کرانه‌های آمریکای مرکزی را از بلیز تا پاناما جستجو کردند ولی حادثهٔ تصادف با یک کشتی بازرگانی بومی آنان را از ادامهٔ سفر بازداشت. تا رسیدن نیروی کمکی از هیسپانیولا، کلمب به ناچار یک سال را در جامائیکا به سر برد و سرانجام در 7 نوامبر 1504  میلادی توانست به اسپانیا بازگرد د.

   زمین در فضا                                                                 3

 

تعریف نجوم:

کلمه ی نجوم از دو واژه ی یونانی، آسترون به معنای ستاره  و نوموس به معنا ی قانون گرفته

تکلمه ی نجوم از دو واژه ی یونانی، آسترون به معنای ستاره  و نوموس به معنا ی قانون گرفته شده است. علم نجوم در واقع مطالعه ی حرکات، ساختار، تکامل و سرنوشت اجرام آسمانی است. علم نجوم در مسیر تحول خود به کشف بسیاری از قوانین حاکم بر اجرام آسمانی نایل امده است. ولی باید گفت که کار تحقیق و پژوهش در این باره هرگز پایان پذیر نیست. زیرا با پیشرفت تکنولوژی، در هر زمان به اسرار تازه ای از جهان آفرینش دست می یابیم.

 

Astronomy :   Astron  +  Nomos   

علم نجوم پاسخ به سوالات و چرا های آدمی درباره ی جهان افرینش و ماهیت آن است. از دیدگاه دیگر علم نجوم عبارت است از مطالعه ی تکامل طبیعی و مادی اجرام و اجسام آسمانی، در هر زمان و مکان معین. به این ترتیب نجوم با مباحث نظری و فلسفی پیوند بسیار نزدیکی پیدا می کند.

جغرافیای ریاضی:

درواقع شاخه ای از علم جغرافیا است که به اندازه گیری زمین از نظر ابعاد،موقعیت نقاط،حرکات وامثال آن سرو کار دارد .وبرای تحقیق درزمینه های مزبور از ریاضیات کمک گرفته میشود وازجمله رشته های جغرافیای ریاضی می توان به نجوم وفیزیک زمین وژئودزی(تعیین موقعیتها ومقدار اندازه زمین)اشاره کرد.

 

چرا به مطاله نجوم می پردازیم؟

نجوم رامطاله می کنیم زیرا که اندیشه جستجوهوشمند باید سوال کند وبه جستجوی پاسخ درآید.باید چرارابداند وچگونه رادریابد.بشر از همان آغاز هر وقت به بالای سر خود نظر افکنده آسمان را دیده است .که همیشه بامسایلی نا سنخیدنی دربرابرش قرار داشته وهمواره برای حل اسرارش به مبارزه طلبیده است .

 

تعاریف اجزای تشکیل دهنده جهان:

تعریف ستاره:

ستارگان گوی های بزرگی هستند. ازگازهای بسیار گرم که به واسطه نورشان می درخشند تشکیل شده است.درسطح ،د مای آنها هزاران درجه است ودرداخل، دمایشان بسیارزیاد است .دراین دماها ماده یا مواد نمی توانند به صورت جامد یامایع حضور داشته باشند.گازهایی که ستارگان راتشکیل می دهندبسیار غلیظ ترازگازهایی هستند که معمولاً برسطح زمین وجود دارند.ستارگان درفضا حرکت می کنند اماحرکت آنها مشروط نیست .در یک سال هیچ تغییردروضعیت نسبی

 

 

         زمین در فضا                                                                 4

 

نمی توان ردیابی کرد.حتی در هزار سال هم حرکت قابل ملاحظه ای ندارند.سباط نسبی یا ظاهر آنها ناشی ازفاصله زیادآنهابا زمین است؛این سباط نسبی ستارگان باعث می شود تاآنهارا ثابط اطلاق کنیم.

 

تعریف صحابی:

 

توده های ابری شکل ومعمولاً کمی روشن هستند که درقسمت های مختلف آسمان دیده می شوند.گازهای که آنها را تشکیل می دهند فوق العاده رقیق ودمای آنها کم هستند .صحابی به علت نورخورشید نمی تابند بلکه براثر نور ستارگان مجاورقابل رویت هستند .درصورتی که به این صورت قابل رویت با شند به ستاره ومه ابری می مانند. به ساختمان واندازه واقعی آنها فقط به کمک تلسکوپ می توان پی برد. وصحابی های دیگر کم نورند ومانند نور ستارهای دیده می شوند که درپشت آنها قراردارند.             

 

تعریف سیارات:

سیارات اجرامی هستند که تحت تاثیر نیروی گرانش ستارگان قراردارند.وممکن است به صورت توده های خاکی،سنگی ویا گازی باشند.درمیان سیارات منظومه شمسی 4  سیاره: زمین ،مریخ،عطارد و زهره، خاکی وبقیه آنها تودهای گازی هستند.سیارات معمولاً کروی بوده وبه دلیل باز تاب نور خورشید قا بل رویت هستند.

ستاره وسیاره چه فرقی با هم دارند؟

 

1-     ستاره ها دارای مرگ وحیات هستندولی سیارات چنین نیستند وموجودیت آنها به ستارگان بستگی ندارد.

2-     ستارگان ثابت هستند(تقریباً موقعیت های ثابتی دارند)ولی سیارات متحرک هستند.

3-     ستارگان چشمک می زنند در حالی که سیارات با نور ثابت می درخشند(نور ستارگان از نظر روشنایی به سرعت تغییر می کند)

4-     سیارات را فقط در نوار باریکی ازآسمان می توان دید در حالی که ستارگان رامعمولاً در همه جای آسمان به وفور می توان دید

5-     سیارات از درون تلسکوپ به صورت قرصهای کوچک نورانی به نظر می رسند ولی ستارگان با بزرگترین تلسکوپها فقط به صورت نقاط نورانی دیده می شوند.

 

تعریف سیارکها:

 

سیارکهااجسام جامد وکوچکی باشکلهای نامنظم هستند که مانند سیارات بزرگ 

به دور خورشید می چرخندوتفاوت عمده آنهاباسیارات دراندازه آنها است.

سرس((cares بزرگترین سیارک منظومه شمسی قطری برابر با 800  کلیومتر دارد.نخستین سیارک در اول ژانویه- 1801 م. کشف گردیده ازآن

         زمین در فضا                                                               5

 

پس تعداد زیادی ازآنها کشف شدنده اند.سیارکها نیزباانعکاس نور خورشید می درخشند ولی چون سطح آنها کوچک است مقدارنورمنعکس شده بسیارضعیف است.سیارکها رابدون تلسکوپ نمی توان دید.

 

اقمار:

 

شش سیاره از نه سیاره منظومه شمسی هرکدام یک یا چند قمر دارندکه به دورآنهامی چرخند این ها رااقمار می نامند.زمین فقط یک قمر دارد،درحالی که سیاره مشتری چهارده قمر دارد.تابه حال پنجاه وسه قمر در منظومه شمسی کشف شده است.

 

ستاره گان دنباله دار:

 

اجرامی آسمانی هستند با اشکالی منحصر به فرد و اندازه بزرگ که گهگاهی ظاهر می شوند.یک ستاره دنباله دار نمونه یک کره نورانی با رأس که به استوانه رقیق و دراز به نام دنباله متصل شده،تشکیل شده است.رأس ممکن است به بزرگی خورشید به نظر برسد ودنباله قوسی را در آسمان رسم  کند.

ستاره دنباله دار با چشم غیر مسلح همانند ماه بی حرکت به نظر می رسد ولی در واقع با سرعت صدها کیلو متر در ثانیه حرکت می کنند.سرعت دقیق آنها را می توان ازتغییرمکان آنها نسبت به ستارگان تعیین نمود. کمتر از  700   ستاره دنباله دارشناخته شده وهر ساله نیز چندین ستاره دنباله دار جدید کشف می گردد. اکثریت آنها به قدری کم سو هستند که با چشم غیر مسلح مرئی نیستند. ستاره گان دنباله دارنسبتاً بزرگ نادرند. مدار آنها بسته است در مسیرهای  کم وبیش حرکت می کنند.

 

شهاب سنگها:

 

تخته سنگهای بزرگ از شهاب که به دلیل جسه بزرگ در جو زمین به طور کامل نابود نشده وقسمتی از آن به سطح زمین رسیده باشد,آنراشهاب سنگ می نامند.پاره ای از اجسام فلزی بوده وازفلزاتی مانند آمیزه ایی از آهن ونیکل ترکیب یافته اند.

 

کهکشانها*

کهکشان عبارت است از تعداد زیادی ستاره وفضای بین ستاره ی (اغلب گاز،گرد وغبار)که تحت نیروی گرانش مقابل یکدیگر نگه داشته شده اند. ستارگان واقعی یک کهکشان درگستره وسیع به تعداد تقریبی 100بیلیون  تغییر می کنند به عبارت دیگر خورشید وهمسایگانش به انضمام مقدار زیادی ازماده بین ستاره ای و صحابی ها تو سط نیروی گرانش دریک خوشه بسیار بزرگ موسوم به کهکشان به یکدیگر پیوند خورده اند اکثر ستارگان جهان در درون چنین خوشه هایی جای گرفته اند.

منظومه شمسی ما جزو کهکشانی به نام کهکشان راه شیری است.که در شبهای صاف به صورت ابری کشیده بسیار رقیق دیده می شود.این کهکشان

         زمین در فضا                                                               6

 

به صورت شکل عدسی محدب بزرگی است که ضخامت آن000 10  (ده هزار)سال نوری وقطرآن000 100  (صد هزار)سال نوری است .درکهکشان خودمان(راه شیری،Milk  Way ) متجاوز ازپنج میلیون منظومه وده میلیون ستاره وجود دارد.میلیونها منظومه شمسی تابع کهکشان راه شیری با سرعت های متفاوتی به دور مرکز کهکشان می گردند.

منظومه شمسی ما با مرکز کهکشان خود حدود 000 30  (سی هزار) سال نوری فاصله دارد وبا سرعت 250کیلو متر درهر 250میلیون سال یکبار به حول محور خود یعنی کهکشان راه شیری می چرخد.جرم کل کهکشان راه شیری( 10به توان 11 )مرتبه بیش از جرم خورشید است.

 

واحدهای اندازه گیری در نجوم:

 

برای بیان فواصل واقعی بین زمین وسایر اجرام آسمانی از واحد های اندازه گیری خاصی استفاده می شود. فاصله ما تا خورشید 150میلیون کیلومتر است .برای بیان فاصله ها مجبور هستیم  ارقام  کوچکتری  بکار بریم.

 

1-    واحد نجومی

2-    واحد پارسگ

3-    واحد سال نوری

 

واحد نجومی:

بنا به تعریف برابر است باطول فاصله زمین تا خورشید یعنی(150میلیون کلیومتر) این واحد از نظر نجومی واحد نسبتاً کوچکی است وبیشتر برای بیان کردن فواصل در منظومه شمسی بکار می رود.  بدین  ترتیب  فاصله  عطارد چهار دهم  و  زهره  هفت دهم  واحد  نجومی            می باشد.همچنین فاصله پروتون 40 واحد نجومی  ازخورشید می باشد که دراصل (150000000×40) می باشد.

ضرب:            6000000000   =150000000  × 40

 

واحد پارسگ:

اگر اختلاف منظر برابر یک ثانیه قوس باشد فاصله بین ستاره وخورشید بنا به تعریف برابر یک پارسگ است. یک پارسگ فاصله فوق العاده بزرگی است که برحسب سی میلیون میلیون برابر سی میلیارد است

واحد سال نوری:

فاصله ما تا خورشید همانگونه که گفته شدبرابر 150میلیون کیلو متر است.برای بیان فاصله مددت زمانی را که طول می کشد تا نور خورشید به زمین برسد را محاسبه وبیان کرد.میدانیم که نور در مددت یک ثانیه مسافت  (300000) سیصد هزار کیلو متر را طی می کند از این رو           می توانیم بنویسیم:                        

k.m 10میلیون میلیون  = روز ( 4/1)365×(  ساعت)24× (دقیقه)60 × (ثانیه)60×300000  =

                                                                                                                   = یک سال نوری

         زمین در فضا                                                               7

 

نزدیکترین ستا ره به منظومه شمسی آلفای قنطورس  3/4  سال نوری فاصله دارد. فاصله   ما  تاخورشید را می توان به صورت  هشت دقیقه نوری (8)  بیان کرد.

فواصل اجرام آسمان هنگامی که  به  حسب نور بیان  می گردد  معنی دیگری هم  دارد ؛ این فاصله در مورد خورشید حاکی از آن است که  8 دقیقه طول می کشد تا  شعاع نور خورشید به زمین برسد. همین طور درمورد ستارگان شعاع نوری که  نزدیکترین  ستارگان  را ترک     می کند پس  از  3/4  سال نوری  به  زمین می رسد. دورترین اجرام که در آسمان  با  چشم غیر مسلح  دیده می شوند 2 میلیون سال نوری با ما فاصله دارند.

 

تقسیمات علم نجوم:

 

علم نجوم را به پنج بخش تقسیم کرده اند    

1-  هیئت و نجوم             Astronomy

به طور کلی درباره ی حرکت اجرام آسمانی بحث می کند.دراین بخش ساختاراجرام آسمانی مورد بحث نمی باشد

 

 2- اخترفیزیک              Astrophysics

درباره ی ساختار، خواص فیزیکی، ترکیب شیمیایی و تحولات درونی ستارگان بحث می کند و به مطالعه ی حرکات ظاهری و حقیقی ستارگان و تعیین مواضع آن ها نیز می پردازد. این بخش خود شامل دو قسمت است:

 

 الف) اخترفیزیک کاربردی      Applid astrophysice 

  عمدتا به طراحی ابزار و وسایل نجومی می پردازد و مطالعه ی کاربردی روش های اختر شناسی مورد نظر است.                                

 

 ب)   اختر فیزیک نظری        Theoretical astrophysice                                           

 که به کمک قوانین فیزیک، پدیده های نجومی را توضیح داده و تبیین می نماید.

 

 3-  طالع بینی                  Astrology

       

به کمک حرکت و مواضع اجرام آسمانی به پیشگویی می پردازدو به طالع بینی علمی و غیر علمی تقسیم می شودودر طالع بینی علمی تمام پیش گویی ها منطبق بر موازین علمی است.

  

4 -  کیهان شناسی         Cosmology

این رشته قوانین عمومی تکامل طبیعی و مادی جهان و ساختار آن را بررسی می کند. به عبارت دیگر، جهان هستی را به طور کلی در نظر می گیرد و به مطالعه ی آن می پردازد. دو موضوع مهم مورد مطالعه ی کیهان شناسی، بررسی وضع کهکشان ها، نواختران و مسئله ی اساسی انبساط جهان است. 

زمین در فضا                                                               8

          

5-  کیهان زائی               Cosmogony

درباره ی چگونگی پیدایش و منشا کیهان بحث می کند. مسایل مربوط به پیدایش، تحول و تکوین عالم، در قلمرو مطالعات کیهان زایی است.

تا ریخچه علم نجوم:

تاریخ علم نجوم را می توان با آغاز زندگی انسان همزمان دانست.درقرن قبل ازمیلادچینی ها مطاله وسیعی راپیرامون زمین وفضا انجام دادند،صورت فلکی را آنان 1500 سال قبل از میلاد تشریح کردند.وهر سال را ( 4/1)  365  می دانستند.

در مصرباستان مطالعات نجومی بیشتر جنبه تو صیفی داشته وبه اندازه گیریهای دقیق علمی تو جهی نداشتند.ساعت آبی ،آفتابی وعقربه ای در قرن- 7 قبل از میلاد درمصر ساخته شده است.

بابلی ها در زمینه نجوم پیشرفت قابل ملا حظه ای کرده بودند.آنها با مشاهدات طولانی روشهای را برای محاسبه حرکات ماه در آسمان اختراع کرده بودندوتوانستند مقادیر متوسط رابرای دوره های تناوبی پدیدهای سماوی توضیح دهند.

فیثاغورث:

بین سالهای ( 583 -497)  ق.م. احتمالاً اولین کسی است که بر کرویت زمین پی برده است.او پی برد که ستاره صبح واختر شب هردو همان است که امروزه به نام سیاره زهره می شناسیم.

ارسطو:

بین سالهای ( 384-322) ق.م.  مانند فیثاغورث زمین را کروی ومحدود می دانست.کروی از این لحاظ که کامل ترین شکل است ومحدود ازاین جهت که مرکزی دارد وجسم نا محدود نمی تواند مرکزی داشته با شد.استدلال او درباره کرویت زمین این بود که اگر کسی به طرف شمال یا جنوب حرکت کند تعداد ستارگانی که می بیند متفاوت خواهد بود.

آریستا رخوس:

دانشمند بنام؛ آریستارخوس (320 – 250)ق.م.  اولین کسی است که عقیده داشته خورشید بی حرکت است ودر مرکز کره آسمانی قرار دارد وزمین به دور آن می چرخد.

آراتستن:

( 276-196 )ق.م  وی را می توان بنیانگذارجغرافیای ریاضی دانست وشهرت اصلی وی به خاطر اندازه گیری محیط زمین است که با اندازه واقعی  زمین تفاوت داشت.    

أبر خس:

( 190-120)ق.م.  از ستاره شناسان مشهور بزرگ قبل ازمیلاد مسیح بوده است.او کارهای آریستارخوس را دنبال کرد وبه اندازه گیری ابعاد ومساحت خورشید وماه از زمین پرداخت.او اولین فهرست از یک هزار ستاره درخشان راکه با چشم غیرمسلح قابل رویت بودند تنظیم نمود.وضمن استفاده از روش مصوردرتهیه نقشه های جغرافیایی محل هر ستاره رابرطبق طول وعرض نجومی آن مشخص کرد.ابر خس نخستین فردی است که اجرام آسمانی را طبق درخشندگی ظاهری آنها در شش طبقه تقسیم نمود.

 

 

زمین در فضا                                                              9

 

بطلمیوس:

 

( 151-122)ق.م. در کارهایش را از ابر خس تقلید نمود وناشر منظومه جهانی ابر خس مشهوربه منظومه بطلمیوس است.بطلمیوس نیز از طرفداران زمین مرکزی است.

بعد از ظهور اسلام دانشمندان مسلمان نیز به علم نجوم خدمات ارزنده ای ارائه دادند.رشد وگسترش جغرافیای ریاضی دربین مسلمانان در چهار مکتب بغداد،مصر،آفریقای شمالی واندولس صورت گرفته است.

بتانی :

( 929 – 850) میلادی. موفق به اندازه گیری نقطه اوج خورشید شد.با ابزار نجومی طول سال رابا دقت قابل توجهی تعیین کرد.بزرگترین اثراو ( زیج بتانی) است که در پیشرفت دانش نجوم ومثلثات کروی تااوایل رنسانس موثر بوده است.

ابن هیثم :

( 1039- 965) میلادی. از بزرگترین دانشمندان علم نورشناخته شده است. وی درباره انعکاس وانتشار به مطالعات بسیاری پرداخت وآیینه سهوی شکل را که امروزه در تلسکوپها مورد استفاده قرار می گیرد ساخته است. کتاب : المناظر او که درباره آیینه های کروی وسهوی شکل است مورد استفاده دانشمندان اروپایی ازجمله- کپلر- قرار گرفت.وموضوع تاریخ علم نجوم رابه سه دسته تقسیم کرده است.

ابو موسی خوارزمی:

( 848 -780) میلادی.  از ریاضی دانان جهان اسلام بود.وکتابی درباره (استر لاپ) نگاشته است.

ابو ریحان بیرونی:

(  1048-973)میلادی. یکی از متفکران مسلمان است.که نزدیک به 15 کتاب درموضوعات جغرافیایی از قبیل:محاسبه طول وعرض جغرافیایی و اندازه گیری مختصات کعبه نوشته است.ابو ریحان بیرونی در باره شکل ابعادوحرکات زمین مطالعات دامنه داری انجام داده.

نظریه مرکز جهان:

 

1-    دوره زمین مرکزی

2-    دوره خورشید مرکزی

3-     دوره کهکشانی وکیهانی

 

دوره زمین مرکزی:

ستاره شناسان نخستین به مر کزیت زمین در عالم هستی اعتقاد داشتند.براثرنظریه آنهاخورشید،ماه وستارگان به دور زمین در حال گردش بوده اند.باوجود غیر علمی بودن فرضیه آنها اکتشافات مهم نجومی دردوره آنها شکل گرفت.گاهشماری با دقت زیادی انجام گرفت.

دوره کامل کسوف وخسوف مشخص شد.در قرن دوم قبل پیش از میلاد به حرکت محور زمین پی برده شد.دوره زمین مرکزی تا قرن 16 میلادی ادامه داشت.

 

زمین در فضا                                                              10

 

دوره خورشید مرکزی:

نجوم جدید، بادوره خورشید مرکزی آغاز می گردد.کوپرنیک نه تنها نشان داد که زمین مرکز جهان نیست بلکه فقط یکی ازچندین سیاره ای است که به دورخورشید مرکزی می گردد. دوره خورشید مرکزی تا قرن 18 میلادی ادامه یافت.دراین دوره دانشمندان بزرگی چون: نیکوبراهه،گالیلو گالیله،یوهان کپلر و ایزاک نیوتون خدمات ارزنده ای به علم نجوم انجام دادند.

از کارهای برجسته این دوره انتشار قوانین کپلرواختراع تلسکوپ توسط گالیله است.  پیشرفت علم نجوم رادر فاصله قرن( 18-16) می توان به عوامل زیر نسبت داد:

الف: رصدهای دقیق وجمع آوری اطلات از این طریق.

ب:  اختراع ابزارو وسیال نجومی که تلسکوپ از مهم ترین آنها می باشد.

ج: نبوغ دانشمندان ستاره شناس درکنار ابزارو وسایل نجومی ورصدهای پی در پی وبینش تحلیل ونوع آوری دانشمندان  کمک شایانی به پیشرفت علم نجوم انجام دادند.

 

دوره کهکشانی وکیهانی:

از قرن 18 میلادی دوره جدید آغاز می شود در این دوره مشخص شد که خورشید ما یکی از میلیونها ستاره‌ی کهکشان راه شیری می باشد واز نظر بزرگی و وزن خیلی کوچکترازبرخی از ستاره گان این کهکشان است. پس از این شناسایی معلوم گردید که کهکشان راه شیری؛ تنها یکی از کهکشانهای بزرگی است که درجهان هستی وجود دارد.این دوره ازتاریخ نجوم که بیشتربانام آلبرت انیشتن(1950-1879) میلادی. پیوند دارد.

در این دوره تحقیقات نجومی به کمک تلسکوپهای نوری و رادیو تلسکوپها ی بزرگ برای تکمیل شناسایی جهان ادامه می یابد.قوانین نور در دوره کیهانی کمک شایانی به علم نجوم کرد.

از این رو نجوم در این دوره دارای دو بخش است:

الف: نجوم مرئی

ب: نجوم غیر مرئی

نجوم مر ئی : از سال 1609 میلادی که گالیله برای اولین باراز تلسکوپ نوری استفاده کردو تا سال 1931 میلادی . امواج رادیویی کشف شده طول موج های نور مرئی هستند اصلی ترین مطلات در علم نجوم به کمک آنها شکل می گیرد.

نجوم غیر مرئی: دست یابی به بخشهای دیگر طیف الکترو مغنا طیس دریچه جدیدی به روی علم نجوم باز کرد.

 

حرکات زمین:

الف: حرکت وضعی: حرکت زمین به دور خود.

ب:  حرکت انتقالی : حرکت زمین به دور خورشید.

حرکت وضعی:

چون زمین در هر 24 ساعت یکبار به دورمحور خود می چرخد در این گردش همیشه یک سمت زمین رو به خورشید و روز وطرف د یگرش پشت به خورشید و شب است.حرکت زمین از چپ به راست یا از غرب به شرق است (خلاف عقربه ساعت)می باشد.و با سرعت 1666 کیلو متر در ساعت انجام می گیرد.

زمین در فضا                                                              11

 

  ( درساعت) کیلومتر     6/ 1666= ( طول شبانه روز)24÷ 40000   کیلومتر(مساحت زمین)

که سرعت زمین به دور خود مشخص می شود.

عبور زمین با سرعت مذکور (  6 /1666)  از مقابل خورشید باعث نظم گرفتن طول شبانه روز می گردد.حال اگر فرض کنیم که نوسانی درسرعت حرکت وضعی زمین ایجاد گردد به همان نسبت به طول شبانه روز افزوده یا کاسته می گردد.

 

 مدرات و نصف النهارات:

 

نظمی که حرکت زمین درنتیجه گردش به دور خود در مقابل خورشیدبه دست می آورد

نظمی است که هر نقطه زمین ازآن برخوردار است وهیچ گاه وقفه ای در آن بوجود       نمی آید.

قدما برای شناسایی این نظم درلحظه های زمانی مختلف شبانه روز؛ خطوط فرضی بر روی زمین قائل شده اند وبدین وسیله سطح زمین را به مناطقی تقسیم نموده اند.                   این خطوط فرضی عبارتند از:

                الف: مدارات                     ب : نصف النهارات

مدارات:

مدرات عبارتند از خطوط فرضی افقی در روی سطح زمین که همه باهم موازی هستند.بزرگترین مدار سطح زمین خط استوا نام دارد.وخط استوا زمین رابه دو نیمکره شمالی وجنوبی تقسیم می کند.ازمحل خط استوا تانقطه قطب شمال وقطب جنوب می توانیم تعداد زیادی خطوط مداری در سطح کره زمین ترسیم نمائیم ولی هیچ یک ازاین خطوط ترسیم شده درهر نیمکره هم اندازه وبرابر نیستند زیرا هر چه از خط استوا به طرف قطبین نزدیک شویم از طول مدارات کاسته تا اینکه درنقطه  قطب به صفر می رسد.

طول مدارات در روی خط استوا 40000 کیلومترودرعرض 30 درجه  33000  کیلومتر در عرض 60  درجه  20000  کیلومتر می باشد.

بنابراین طول مدارات از 40000  ک.م تا یک نقطه درقطب تغییر می نما ید.

سرعت زمین درحرکت وضعی وعبور آن از مقابل خورشید که مشخص کننده طول روز وشب است درنقاط مختلف کره زمین یکسان نیست.درنقاط روی استوا این سرعت حدود  1666 ک.م.  در ساعت درنقطه قطبی با سرعتی کند فقط به دورخودمی چرخد.

 

برای آشنایی با تفاوت سرعت زمین در نقاط مختلف کره زمین به جدول زیر دقت کنید.

        

              طول یک درجه عرض جغرافیایی درمدارات مختلف 

          عرض جغرافیایی (درجه)     *** *        مدار

                  0    درجه

                 15   درجه

                30    درجه

                45    درجه

                60    درجه

                75   درجه

                90   درجه

         324/ 111

           107555

           96490

           78851

           803/55

           903 / 28

               0 

                                  جدول شماره 1

زمین درفضا                                                                          12  

 

سرعت حرکت وضعی زمین درارتباط با خورشید مشخص کننده طول شبانه روز می باشد. اگربه جدول شماره 2 دقت کنیم می فهمیم که مجموع طول شبانه روز24 ساعت است ولی در طول پیدایش زمین هیچ گاه این مددت ثابت نبوده بلکه بر اثر عوامل باز دارنده سرعت این حرکت کند و کند تر شده است.

عوامل باز دارنده سرعت حرکت وضعی زمین را می توان جذر ومد نامید که روزانه در سطح زمین ایجاد می گردد.زیرا به هنگام مد روزانه آبهای دریاها واقیانوسها به طرف ماه یا خورشید کشیده می شوند وبه هنگام جذر آبهای کشیده شده پس ازرهاشدن به سواحل دریا برخورد می نمایند.نتیجه ای که ازاین برخوردایجاد می شوداصطحکاکی است  که نقش

بازدارنده وکاستن ازسرعت گردش زمین را ایفا می نماید.مقدار این نیرو می تواندازسرعت زمین بکاهد.(  02/000000 )ثانیه در روزمحاسبه گردیده است.یعنی هر روز نسبت به روز قبل(  02/000000 ) ثانیه بلندترمی شود.پس براین اساس درمی یابیم که میلیونها سال قبل طول ساعات شبانه روز به مراتب کوتاهتر ازطول ساعات* امروزه بوده است.وبرخی اظهار می دارند که در آینده به مرور طول شبانه روز افزایش یابد.

 

 

 

                                   سرعت حرکت درگردش وضعی

 

محل جغرافیایی(عرض)

 

سرعت به ثانیه (متر)

 

سرعت در ساعت(کیلومتر)

            قطبین

 

          5 متردرثانیه   

            18

 عرض جغرافیایی  60درجه

 

       233 متردرثانیه

          839

عرض جغرافیایی   30درجه

 

       403متردرثانیه

         1450

عرض جغرافیایی     0درجه

         خط استوا

       463متردرثانیه

         1666

                                             جدول شماره 2

 

نصف النهارات:

 

نصف النهارات هم خطوطی هستند فرضی،دایره ای وعمود برمدارات سطح کره زمین که یکدیگر را درقطبین زمین قطع می کنند.وچون دایره ای شکل هستند زمین را دور می زنند هر کدام 360 درجه طول دارند ودر نتیجه با هم برابرند.به واسطه همین برابری است که می توان هر یک از آنها را نصف النهار مبدأ فرض کرد.قدما وجغرافیا دانان دوره اسلامی نصف النهار مبدا را یکی ازجزایرخالدات می گرفتند.ولی بعدها دردوران اکتشافات جغرافیایی

وتا اواخرقرن 19  کشورهای بزرگ اروپایی که به تهیه نقشه های جغرافیایی مبادلت      می ورزیدند نصف النهار مبدأ را از پایتخت کشور خودشان عبور می دادند ونصف النهارات دیگر را بر اساس آن تنظیم می نمودند.

 

زمین درفضا                                                                          13

 

 

از نظر روابط بین المللی در استفاده از این نقشه ها اشکالاتی به وجود می آمد.زیرا نصف النهارات ودر نتیجه طولهای جغرافیایی برهم منطبق نمی شدند.ازاین روبرخی ازکشورها به فکریکنواخت کردن نقشه ها برآمدند.تا اینکه درسال 1848 میلادی .دریک مجمع بزرگ بین المللی که از نمایند گان 26 کشور جهان درواشنگتن تشکیل شد.موافقت گردید که نصف النهار مبدأ صفر درجه از رصد خانه معروف گرینیچ(گرینویچ) لندن عبور کند.

دایره نصف النهار گرینیچ لندن زمین را به دو نیمکره شرقی وغربی تقسیم می نماید.از این نصف النهار تا 180 درجه به طرف شرق را نیمکره شرقی وتا 180درجه به طرف غرب را نیمکره غربی می نامند.نیمکره شرقی رادنیای قدیم ونیمکره غربی را دنیای جدید می نامند.

قاره های آسیا ،اروپا وآفریقا در نیمکره شرقی وقاره آمریکای شمالی وجنوبی در نیمکره غربی واقع شده اند.

 

طول و عرض جغرافیایی :

مدارات ونصف النهارات، خطوطی هستند فرضی که کره زمین را جهت شناسایی به مناطقی تقسیم می نمایند.مانند مدار استوا یا نصف النهار مبدأ که گرینیچ است.ولی در محاسبه یک نقطه در جغرافیاکه موقع جغرافیایی نامیده می شود طول وعرض جغرافیایی رابه کار       می برند. درواقع طول وعرض همان مدارت و نصف النهارات هستند با این اختلاف که مدارات و نصف النهارات هیچ ارتباطی  با زوایایی که این خطوط فرضی می توانند باسطح استوا یا سطح نصف النهار مبدأ زمین داشته با شند ندارند.ولی طول وعرض جغرافیایی بر اساس همین زوایا ایجاد شده اند تا موقع هر نقطه نسبت به سطوح مذکوربه دقت مشخص گردد هر چند که طول وعرض جغرافیایی توأمان موقعیت هر نقطه جغرافیایی را مشخص می کند.

 

طول جغرافیایی :

 

اگردرجهت نصف النهاری کره زمین را به شکل دو نیمکره از هم جدا کنند سطح بریده شده هر نقطه را سطح نصف النهاری می نامند.پس هر نصف النهاری دارای یک سطح نصف النهاری است.نصف النهارات همه با هم برابرند ودر نقطه قطبی همد یگر را قطع می کنند . پس اگر دو نصف النهارمشخص رادر نظر بگیریم ،از نقاط سطح دو نصف النهار درقطب زاویه ای ایجاد می گردد که اندازه هندسی آن زاویه را طول جغرافیایی آن دو نصف النهار نسبت به هم می خوانند. مبدأ طول جغرافیایی همان نصف النهار صفر درجه (گرینیچ)لندن است.پس طول جغرافیایی  هر نقطه در روی زمین زاویه ای است که سطح نصف النهاری آن نقطه تا سطح نصف النهار مبدأ را درقطب تشکیل می دهند.طول جغرافیایی رابا درجه اندازه گیری می نما یند.

 

عرض جغرافیایی :

اگر در طول خط استوا به طور فرضی زمین را به دو نیمکره شمالی وجنوبی از هم جدا کنیم سطح جدا شده راسطح استوا یا صفحه ای استوایی می نامند. ازطرفی می توانیم از خط استوا یا نقطه قطبی دوایر بی شماری به موازات خط استوا فرض نمایم  حال اگر نقطه دلخواه در

 

زمین درفضا                                                                         14

 

روی یکی از این دوایر در نظر بگیریم وخطی از آن نقطه به مرکز سطح استوا ترسیم کنیم در مرکز زمین زاویه ای ایجاد می گرددکه آن زاویه را عرض جغرافیایی می نامند.

عرض جغرافیایی تمام نقاطی که بر روی یک مدارواقع اند برابرند.زیراتمام نقطه هایی که در روی یک مدار واقع شده اند نسبت به سطح استوای زمین زاویه های برابر تشکیل          می دهند.خط استوا زمین را به دوقسمت عرض شمالی و عرض جنوبی تقسیم می نماید وهر کدام را با علامت اختصاری در زیر نقشه های جغرافیایی نشان می دهند.

              عرض شمالی = N                  عرض جنوبی =S

 

اصطلاح طول وعرض جغرافیایی را اولین بار در قرن  2 میلادی هیپارک  پیشنهاد نمود. نامبرده برروی نقشه های شناخته شده آن زمان یک سری خطوط عمودی وافقی ترسیم نموده، فواصل بین خطوط ازغرب به شرق را طول و همین فواصل را از شمال به جنوب،عرض نامیدکه این اصطلاح تا امروزه برای ما باقی مانده است.

 

موقع و موقعیت جغرافیایی :

 

هر نقطه از سطح زمین دارای یک عرض جغرافیایی ویک طول جغرافیایی است.که هیچ نقاط دیگری دارای چنین مشخصا ت مشابهی نیست.نقطه مورد نظر از یک طرف فاصله اش با نصف النهار مبدأ بایستی سنجیده شود واز طرف دیگرفاصله آن تا خط استوا بایستی معین

 

گردد.مشخص نمودن طول وعرض جغرافیایی چنین نقطه ای را موقع جغرافیایی آن نقطه  می نامند.آنها را یا این اسامی فهرستی الفبا درپایان اطلس ها زمیمه می باشد.

 

 

                       مشخصات طول عرض جغرافیایی برخی از شهرها

   دقیقه                   درجه

             طول

دقیقه                      درجه

              عرض

 

           نام شهر

    99                      51                  

          E  شرقی

   44                     35         

                    N شمالی

          تهران

   20                       2          

  E      

  50                      48      

                    N

          پاریس

  5 4                     139

                 E                         

  45                     35

                    N

         تو کیو

    0                       77             

W         غربی

  58                     38 

                    N

         وا شینگتن

  10                      151

W

  35                     33

                    S  جنوبی

         سیدنی

 50                       70 

W

  24                     32

                    S

        سا ندیگو

          

زمین درفضا                                                                           15

 

درموردعرض جغرافیا ابتدا بایستی مشاهده نمود که نقطه مورد نظر درنیمکره شمالی است یا نیمکره جنوبی.تا بتوان به  سهو لت در روی نقشه پیدا نمود.مثلاً در جدول بالا شهرهای :تهران،پاریس،توکیو،و  واشنگتن درنیمکره شمالی یا عرض شمالی ولی شهرهای :سیدنی و ساندیگو در نیمکره جنوبی یا عرض جنوبی واقع شده اند.

طول جغرافیایی هم دارای چنین حالتی است.زیرابه محض مشخص نمودن اینکه نقطه مورد نظردر نیمکره شرقی است یا نیمکره غربی با یستی موقعیت آن از نظر شرقی و غربی معین شود.

 

*دقت طول وعرض جغرافیایی در صورتی است که در نقشه های بزرگ(کوچک مقیاس) درجه،دقیقه وثانیه جغرافیایی آن مشخص شود.زیراهر قدر نقشه هاکلی تر باشد اطلاعا ت مندرج در آن کلی تر خواهد بود.هر درجه جغرافیایی در روی خط  استوا نقطه نشان دهنده حدود 111کیلومتر.  فاصله مکانی است.وبر همین اساس هر دقیقه جغرافیایی حدود               1850 متر وهرثانیه در محل مذکورنماینده 31متر فاصله مکانی خواهد بود.وای در عرضهای بالا به مروراین فاصله کمتر خواهد شد.

 

*طول وعرض جغرافیایی مشخص کننده مختصات یک نقطه است.مثلاً اگر طول وعرض جغرافیایی یک شهری متذکر می شود ارقام داده شده مربوط به یک نقطه خاصی  از شهراست که اندازه گیری شده است.مثلاً(در تبریز اکثراً طول وعرض جغرافیایی میدان شهرداری نوشته می شود) گاهی در بین ارقام دقیقه یا ثانیه شهرها در منابع مختلف اختلاف مشاهده می گردد.و اختلاف در این ارقام به این خاطراست که مبدأ اندازه گیری متفاوت است.

طول جغرافیایی را با درجه اندازه گیری می نمایند.هردرجه به 60 دقیقه وهر دقیقه به60 ثانیه تقسیم می گردد.وازنصف النهار مبدأ 180 درجه به شرق را طول شرقی و180 درجه به طرف غرب را طول غربی نامیده می شود.علائم اختصاری که در مورد نقشه ها و اقیانوسهای جغرافیایی بکار می رود چنین نشان داده می شود.طول تمام نقاط که درروی یک نصف النهار واقع هستند با هم برابرند.مثلاً تمام کشورهای زیر در نصف النهار 35 درجه شرقی قرار دارند. کشورهای: ترکیه،مصر،سودان،کنگو ،آفریقای جنوبی و غرب روسیه.

 

*امتداد هر نصف النهاری پس از عبور از قطبین ،کره زمین رابه دو قسمت مساوی تقسیم می نماید.یعنی نصف النهار هرنقطه ای دارای قرینه ای در پشت کره زمین است مثلاً نصف النهار 30 درجه شرقی قرینه اش در پشت کره زمین نصف النهار  150 درجه غربی خواهد بود.ویا نصف النهار 70 درجه غربی قرینه اش در پشت کره زمین نصف النهار  110 درجه شرقی خواهد بود.

 

*هر نصف النهاری که در هر نیمکره واقع شده است قرینه آن دردرنیمکره دیگرقراردارد. مثلاً اگرنصف النهاری در نیمکره غربی ترسیم شده باشد قرینه آن با اختلاف 180 درجه در نیمکره شرقی مشاهده می شود.

 

*تمامی طول کلیّه نصف النهارات با هم برابرند.ولی طول مدارات هم اندازه نیستند.

 

زمین درفضا                                                                           16

 

*هر مداردرنیمکره ای دارای قرینه ای مساوی در نیمکره دیگرخواهد بود.مثلاً اندازه طولی مدار45 درجه در نیمکره شمالی با اندازه طولی مدار45 درجه درنیمکره جنوبی مساوی است

 

*چون نصف النهارات عمود بر مدارات می باشند.پس تمامی نصف النهارات بر هر مداری عمود خواهند بود.وتمامی مدارات بر هر نصف النهاری عمود می باشند.محل قطع هر نقطه در طول نصف النهارات رابا هر نقطه ای از مدار را موقعیت جغرافیایی که یکی تو سط طول جغرافیایی و دیگری توسط عرض جغرافیایی مشخص می شود.

 

اختلا ف ساعت:

 

طول زمین در حرکت وضعی خود در هر24 ساعت با جهتی از غرب به شرق یک دور به دور خود می چرخد.در این گردش تمامی نقاطی که بر روی منطقه استوا واقع شده اند  

 در هر شبانه روز یک بار از جلوی خورشید عبور می کنند.خط استوا با طول 40000 ک. م

خود در هر 24 ساعت یکبار از جلوی خورشید عبور می کند.اگر در نظر داشته باشیم که محیط خط استوا چون دایره ای به 360 درجه تقسیم گردیده است نتایج زیر حاصل می شود:

 

1 = سرعت گردش زمین در خط استوادرکیلومتر        1666=(سا عت) 24%40000 کیلومتر

2 = گردش درجه زمین در یک ساعت برحسب درجه     15  = (ساعت ) 24% 360  درجه

3 = فاصله زمین در هر درجه در روی خط استوا درکیلومتر  111 = 360%  40000

 

بنا براین زمین در استوا درهرساعت با سرعتی برابر 6/1666 کیلومتر برابربا 15درجه جغرافیایی عبور می نماید.یعنی حدود  111 کیلومتر که از خط استوا از مقابل خورشید عبور می نماید یک درجه جغرافیایی گذشته است.مثلاً اگر شهری روی نصف النهار

 45 درجه شرقی واقع شده باشد ساعت محلی آن 3 بعداز ظهر را نشان می دهد زیرا در ازای هر 15 درجه یک ساعت اختلاف ساعت وجود دارد. با این محاسبه در روی نصف النهار 180 درجه با نصف النهار گرینیچ که فرض می کنیم در مقابل خورشید قرار گرفته با

این حساب  ساعت 12, اختلاف ساعت تا لندن وجود دارد یعنی ساعت محلی این نقطه ساعت 12 نصف شب است.

طبق قرارداد بین المللی سا عت تمام کشورها نسبت به ساعت بین المللی گرینیچ سنجیده می شود.برای آگاهی از ساعت هر شهر یا هر نقطه کافیست که فاصله آن شهر یا آن نقطه را براساس طول جغرافیایی تا لندن ویا اختلاف ساعت دو نقطه مذ کور را در دسترس داشته باشیم. مثال:

هنگامی که در لندن ساعت 9 بعد از ظهررانشان می دهد در همان زمان در شهر مکه که در حدود 40 درجه شرقی  لندن(مبدأ) قرار گرفته ساعت در مکه چند است.

حل:

                                                   درجه 160 = 15 % 60*40                           (2 ساعت و 40 دقیقه ) +9 ساعت مبدأ                     40/2 = دقیقه 60 % 160 درجه 

                                  ساعت مکه                          40/11=40/2+9   ساعت

                                                                          

 

 

 

 زمین در فضا                                                                      17

 

 خط بین المللی:

 

خطی است فرضی منطبق بر نصف النهار 180 درجه در امتداد خط نصف النهار صفر درجه مبدأ گرینیج خط بین المللی زمان هم مانند نصف النهارلندن مرز بین نیمکره غربی وشرقی می باشد که از قطب شمال آغاز شده پس از عبور از باب برنیگ در طول جهت          نصف النهاری به نقطه قطب جنوب منتهی می شود.

طبق قرار داد سال 1884میلادی کلیّه هوا پیما ها وکشتی هایی که از هر نقطه این خط بگذرند بایستی یک روز تقویم خود را اصلاح نمایند بدین ترتیب که از شرق به غرب بایستی یک روز از تاریخ را کم واز غرب به شرق یک روز به تاریخ اضافه نمایم.مثلاً اگر در شرق آسیا ,روز یکشنبه باشد پس از عبور از این خط به سمت آمریکا شنبه خواهد شد ولی اگر کشتی یا هوا پیما از آمریکا به آسیا بیاید پس از عبور از این خط عکس تقویم    مذ کور اجرا می گردد.

 

مسئله:

شهر نیو یورک در حدود جغرافیایی 70 درجه غربی (گرینیچ) و تهران درطول جغرافیایی 50 درجه شرقی (گرینیچ) وتوکیو در نصف النهار 140 درجه شرقی واقع شده اند اگر در تهران ساعت 8 بعد از ظهر چهار شنبه باشد در هر یک از شهرهای فوق چه ساعت؟ وچه روزی است؟

 

حل:

 

 

تو کیو  140 درجه  شرقی

تهران  50 درجه  شرقی

نیو یورک  70  غربی

 

     درجه   360=15 ÷ 60 * 90             درجه  90 = 50-  140   : ساعت توکیو          (2  نصف شب پنج شنبه )14 = 8 +6              (ساعت) 6=   60 ÷360

 

              ********************************************

 

             480 = 15÷60*120              درجه  120 =50+70:ساعت نیو یورک         ساعت ظهر  12 = (بعد از ظهر) 8-8                ساعت  8=60÷480  درجه 

 

          ***********************************************

برای مطالعه بیشتر:

*محاسبه ساعت کشورها نسبت به نصف النهار گرینویچ(مبدأ)ونسبت به همدیگر

نقاطی که شرقی ترند چون خورشید را زودتر می بینند ساعتشان جلوتر است.

نقاطی که در شرق لندن قرار دارند(از لندن تا شرق ژاپن).ساعتشان از گرینویچ جلوتر است ونقاطی که درغرب لندن قرار دارند ساعتشان از گرینویچ عقب تر است،بنابراین کشورهای وشهرهای شرقی ساعتشان جلوترازنقاط وشهرهای غربی است.

 زمین در فضا                                                                      18

چقدر:

یک درجه فاصله شهرها نشان دهنده  4  دقیقه اختلاف زمانی است بنابر این ساعت تهران که در طول جغرافیایی  5/51 درجه شرقی واقع شده(4 × 5/51)ازگرینویچ جلوتر است،یعنی دقیقه   204 =4×51  ویا (  60%204 ) یعنی  3 ساعت 26 دقیقه(نشان دهنده 3 ساعت وباقیانده نشان دهنده دقیقه است)

 

مثال:

 

تهران در طول شرقی  5/51 ازلندن،و واشنگتن در طول غربی  5/77 درجه از لندن واقع شده اختلاف زمانی این دو شهر چقدر است؟

 

 

حل(1)

 

*هر یک درجه  4 دقیقه زمانی است.

چون تهران درنیمکره شرقی و واشنگتن درنیمکره غربی واقع شده است فاصله ها را جمع می کنیم.

  فاصله درجه تهران و واشنگتن          درجه  129 = 5/51+ 5/77

                       دقیقه اختلاف                  516 = 4×129

               8 ساعت و36 دقیقه                  36/8 = 60 ÷ 516

 

حل (2)

 

 همچنین می توانیم بنویسیم:

  فاصله درجه تهران و واشنگتن          درجه  129 = 5/51+ 5/77 

                      دقیقه اختلاف                    516= 15 ÷60×129

               8 ساعت و36 دقیقه                 36/8 = 60 ÷ 516

 

 

مثال:

 

تهران در طول جغرافیایی 5/51 درجه شرقی وتبریزدرطول 5/46 درجه شرقی از(لندن)واقع شده اند اختلاف زمانی این دو شهر از نظر(شرعی) چقدر است؟

 

حل(1)

 

 *هر یک درجه  4 دقیقه زمانی است                             درجه اختلاف  5 = 5/46 – 5/51

(چون تبریز نسبت به تهران غربی تر است پس 20 دقیقه عقب تراست)     دقیقه   20 = 4×5

 

حل(2 )

                                                     درجه اختلاف         5 = 5/46 – 5/51

*چون دقیقه است برساعت نمی توانیم تقیسیم کنیم        دقیقه           20 = 15 ÷ 60 × 5

 زمین در فضا                                                                      19

 

*چون هر دو شرقی هستند از هم کم میکنیم.

 

طول جغرافیایی مراکز استانهای ایران واختلاف ساعت شرعی آن با تهران

 

                                طول جغرافیایی                   اختلاف ساعت با تهران

  نام شهر                 ____________            ________________

                           دقیقه        درجه                  ثانیه            دقیقه

   اراک                   42           49                    56               6 –

 

اصفهان                  38            51                    48              0 +

 

ارومیه                   2              45                    36             25-

   

ایلام                      36            46                    2               19-

 

باختران                  7              47                    16              17-

 

بندرعباس               15             56                    16              19+

 

بوشهر                  51             50                    2                 2-

 

تبریز                    20            46                    24                20-

 

خرم آباد                25           48                    4                  12-

 

رشت                   36            49                    2                   7-

 

زاهدان                27             60                    4                  36+

 

زنجان                29            48                     48                 11-

 

سمنان                23            53                     4                  6+

 

شیراز                32           52                     24                  4+

 

مشهد                37           59                     44                   32+

 

همدان                27           48                    36                     11-

 

یزد                   22           54                    44                    11+

 

 زمین در فضا                                                                      20

 

یاسوج               41           51                    0                       1+

 

کرمان               10           67                  44                      22+ 

____________________________________________________

 

   نام شهر                   طول جغرافیایی                  اختلاف ساعت آن با گرینویچ

______                ___________                 _________________

                                                                   ثانیه         دقیقه        ساعت

تهران                           6/51                            44            25           3

 

توکیو                           45/139                                         19          9

 

واشنگتن                      4/77                              16           8            5

 

نیویورک                     4/58/73                           54           45            4

 

پاریس                       2/20/2                             21            9            10

 

مسکو                       3/34/37                           17            30            2

 

آنکارا                      50/32                               20            11            2

 

دهلی                       14/77                                56             8            5

 

بغداد                       24/44                                36           57             2

 

پکن                       0/28/116                            53           45             7

 

نروژ                      26/17                                44             9              1

 

وین                      7/22/16                               31             5              1

 

ورشو                    18/21                                 7              24              1

 

تورنتو                  22/75                                 28             17             5

 

تونس                   1/10                                   40             40             0

 

 

 

                                  

  زمین در فضا                                                                21

 

                                      

 

  * (کریستف کلمب) دریا نورد مشهور اسپا نیایی که بسیاری از جزایر آمریکا را  کشف                                       کرده و کرویت زمین را به اثبات رسانده است

 

*(آمریکوسپوس) وی را کاشف قاره آمریکا می دانند.یکی از همراهان کلمب در سفرهای اواست. و او برای قدر دانی از کلمب نام کشور( کلمبیا) را به نام اونامگذاری کرده  است.

 

*حرکات زمین؛ حرکت وضعی و انتقالی.

 

*کهکشانها؛درجهان چندین کهکشان وجود دارد:راه شیری،مارپیچی،میله ای،بیضوی،مار پیچی میله ای ،رادیویی و.....را می توان نام برد. 

 

*خط زمان ؛ طبق قرار داد بین المللی    1884  اگر از خط زمان عبور کنیم با ید در تقویم وتاریخ خود یک روز را اصلاح کنیم (اگراز شرق بطرف غرب بیایم و از خط زمان عبور کنیم باید یک روز از تاریخ را کم کنیم واکر از غرب به شرق بیایم واز خط زمان عبور کنیم باید یک روز به تاریخ بیفزایم)

 

*راس السرطان = آغاز- اول وسرطان=نام سریانی (ماه خرچنگ). چون در اول ماه تیر خورشید به این منطقه عمود می تابد(آغاز تابستان)به این نام معروف شده است

 

*جدی= ماه دی( بز) در اول دی خورشید بر این منا طق عمود می تابد(آغاز تابستان نیمکره جنوبی)

 

*مدار Horcelatitude   کم بارش ترین مدار کره زمین.در زمان قدیم بر روی اقیانوس ها در روی این مدار بارندگی وجود نداشت و اسب هایی که از آفریقا به اروپا می بردند از تشنگی می مردند واین مدار از کشور ما نیز عبور می کند.

 

گرینویچ : گرینیچ نیز می گویند 

 

 * دانشجویان جغرافیا طبیعی(ژئو) با تشکر از جناب آقای دکتر جعفر مدبر

                

                                  پایان

جغرافیای آبها

جغرافیای آبها

آب به عنوان یکی از عوامل طبیعی در جغرافیا است.

اهمیت حیاتی آب برای انسان وسایر موجودات موضوعی نیست که نیاز به شرح وبیان آن باشد.اما در هر مکان آب ارزش و اهمیت یکسان ندارد و تأثیر آن در چشم انداز نواحی جغرافیایی مختلف به یک درجه نیست .زیرا آب در سطح کره زمین بطور ناموزون وبه اشکال مختلف(دریا،دریاچه،رودخانه و...)پراکنده است ودر هر مکان در رابطه با عوامل دیگر ویژگیهای متفاوت دارد.

از طرفی دیگر وقتی پهنه اقیانوسها موضوع بحث است آب دیگر به عنوان یکی از عوامل محیط مطرح نیست بلکه خود محیط است که بایستی نقش سایر عوامل وپدیده ها درآن مورد بحث وبررسی قرار گیرد.

دنیای اقیانوسها

اقیانوسها و دریاها مجموعه واحدی تشکیل می دهند که به دنیای اقیانوسها موسوم است.

دنیای اقیانوسها بیش از دو سوم سطح زمین را پوشانده وشامل  % 94  درصد تمام آبهای سیاره زمین می باشد  آب این پهنه وسیع از نظرویژگیهای فیزیکی و شمیایی نیز با آبهایی که در سطح قاره ها جا گرفته متفاوت است بر این اساس این اختلافات می توان آبهای سطح زمین را به آبهای اقیانوسی وآبهای قاره ای تقسیم کرد.

آب موجود در سیاره زمین

اگر بر آمدگی قاره ها و فرو رفتگی حوزهای اقیانوسی یک نواختی سطح کره زمین را به هم نمی زد آبهای موجود تمام سطح این سیاره را به صورت پوسته ای به ضخامت ( k.m 3) می پوشاند.

در حال حاضر  % 8/70  در صد سطح زمین را اقیانوسها و دریاها اشکال کرده است مقدار آبی که در این پهنه وسیع جمع شده است کمی بیش از  m3 1370 (کیلو مترمکعب) می باشد.

آب اقیانوسها و دریاها به هم پیوسته ویک پارچه می باشنداز این رو مجموعه آنها به دنیای اقیا نوسی موسوم است.مقدارآب موجود در سطح ولایه های مجاور قارها که شامل (دریاچه،رود خانه ها وآبهای زیر زمینی می باشد و در مقایسه با آب دنیای اقانوس خیلی ناچیز می باشد.آب دریاچه های سطح زمین در مجموع   K.m3  (230 هزار کیلو متر مکعب ) و آبی که هر لحظه در اقیانوس ها وجود دارد    K.m3  1200( کیلو متر مکعب) محاسبه شده است.حجم آب یخچالهای قاره ای و کوهستانی مطابق جدید ترین محا سبات حدود   K.m3   240 میلیون تخمین زده شده است.                                                                                                                                                       در مورد حجم آبهای آزاد زیرزمینی ارقام خیلی تقریبی است مجموع آبهای موجود تا عمق (K.m 16) قسمت بالای پوسته زمین در حدود  (K.m3 200 میلیون) تخمین زده شده است که نزدیک به (  60 k.m3میلیون) آن تا عمق K.m  5  سطح زمین قرار گرفته است و در شرایط فعلی قابل دسترسی می باشد.                                                                              

*آبهای زیر زمینی فقط در لایه های سطحی تا عمق ( 800 متر) بطور طبیعی تعویض می شود مه در این قسمت از پوسته زمین که به منطقه فعال موسوم است حدود  4 K.m3میلیون آب وجود دارد علاوه بر مقادیر فوق مقدار آب به صورت رطوبت در خاک ومقداری هم به شکل بخاردر اتمسفر کره زمین وجود دارد که حجم آنها به ترتیب قریب 83 هزار و14 هزار کیلو متر مکعب آب می باشد.                                                                                                                                     مجموعه آبهای زمین را که درسه شکل جامد،مایع(آب) و بخار آب در سطح ولایه های بالایی پوسته قرار گرفته است کره آب می نامند.                                                            آب قابل دسترسی در کره آب

               آب

حجم به هزار مترمکعب k.m3

     %   در صد کل 

     اقیانوسها ودریاها

 

             93/93

   آبهای زیر زمینی قابل       .         دسترسی

 

             11/4 

 آبهای زیر زمینی در منطقه              .           فعال

 

             27 /0

       یخچالها

 

              65/1

     دریاچه ها

 

             064/0

     رطوبت خاک

 

             055/0

     بخار آب در هوا

 

              001/

    رود خانه ها

 

               1

                                             جدول ش-1                           %100

                                                                                                                             اگرچه آب موجو وقابل دسترسی در قاره ها در مقا یسه با آب و دنیای اقیانوسها خیلی نا چیز به نظر می رسد ولی از نظر نقش اساسی که در زندکی جانداران روی زمین روی خشکی ها دارد دارای اهمیت بخصوص می باشد بین آبهای قاره ای وآبهای اقیانوسی نه تنها از لحاظ مکان وکمیت بلکه بیشتر از نظر ویژگیهای فیزیکی وشمیایی (کیفیت) اختلاف وجود دارد ولی با وجود این تفاوتها تمامی آبهای کره زمین در اصل یکی بوده واختلاف موجود به علت شرایط محلی است.                                                                                                              هر سال حدود   K.m3 448000   آب از سطح دریاها و اقیانوسها ودر حدود  K.m3 72000 از سطح خشکیها بوسیله تبخیر به اتمسفر منتقل می شود وحجم بارش در سطح دنیای اقیانوسها حدود K.m3 40011  و حجم بارش روی خشکی ها   K.m3 109  می باشد.                                                     تفاوت بارش وتبخیر روی خشکیها  K.m3 37000 ، مقدار آبی است که از طریق رودخانه به دریاها می ریزد.                                                                                               چرخه ی آب شناسی به طور کلی آب از سطح اقیانوسها بخار شده به روی قاره ها می آید و پس از تراکم روی قاره ها به صورت بارش فرو می ریزد و سپس از طریق رودخانه ها و جریانات زیرزمینی مجددأ به اقیانوسها می رود این گردش آب را در طبیعت چرخه آب شناسی می نامند.                                               

                                 

منشأ  آب                                                                                                                                     اکسیژن و هیدروژن ازعناصری است که در ترکیب مواد کره زمین وجود دارند کسی به درستی نمی داند که زمین چگونه به وجود آمده است.شاید در یکی از مراحل تکوین این سیاره شرایط ترکیب این دو عنصر مصاعد بوده و بخار آب به مقدار فراوان در اتمسفر زمین جمع شده است وپس از سرد شدن پوسته بر آن باریده است.

آب جوان

آنچه مسلم است در حال حاضر بر اثر فعالیتهای آتشفشانی((فعالیتهای درونی وبیرونی))مقداری آب تولید می شود این آب برای اولین بار وارد چرخه آب شناسی می گردد که به آن آب جوان می گویند.درحال حاضر مقدار آب جوان که در هرسال به آبهای موجود در روی کره زمین اضافه می شود بر اساس میزان فعالیتهای آتشفشانی درونی و بیرونی  01/0 میلیون  K.m3  برآورد می شود. حجم تخمینی آب اقیانوسها در حال حاضر 1370 میلیون  K.m3  می باشد به فرض اینکه دوران اول از600000000  میلیون سال قبل شروع شده در طول این مددت 60 میلیون K.m3  به آب اقیانوسها افزوده شده است با این حساب در شروع  دوران  اول  قریب 1310 میلیون  K.m3  آب در اقیانوسها وجود داشته است.                                                                                 

 پراکندگی اقیانوسها و دریاها در سطح زمین                                                                               

 

 آبی که فرو رفتگیهای بین قارها را پر کرده دنیای اقیا نوسها را تشکیل می دهد ناهمواریهای زیر آب و موقعیت جغرافیایی این محیط آبی وسیع،را به دریاها واقیانوسها تقسیم کرده است اختلاف عمده بین اقیا نوسها ودریاها در میزان وسعت و ژرفای آنهاست در محمد حال دریاها به سبب اینکه در کنار خشکیها یا در میان آنها قرار دارند از لحاظ ویژگیهای فیزیکی وشمیایی آب نیز با اقیانوسها اختلاف دارند امروزه بیش از سه اقیا نوس نام برده می شود.                                         

 

اقیانوس آرام (کبیر) به وسعت (K.m2  177)

اقیانوس اطلس به وسعت       ( K.m2  106)

اقیانوس هند به وسعت          ( K.m2   77 )    

 

آب اقیانوسها دارای ویژگیهای مشترکی است .ولی دریاها که در کنار یا میان خشکیها قرار گرفته تحت تأثیر شرایط موضه ای بوده و ویژگیهای آب آنها نه تنها متفاوت از آب اقیانوسها است بلکه از این لحاظ بین دریاها هم اختلافاتی دیده می شود از این رو به دو گروه : دریاهای کناری و داخلی تقیسیم می شوند. دریاهای کناری با وجود اینکه ارتباطشان با اقیانوسها زیاد است ولی از خیلی جهات با آنها تفاوت دارند وسعت نواحی کم عمق و وجود جزایر و ارتفا عات زیر آبی که دریاهای کناری را از اقیانوسها جدا کرده ویژگیهای فیزیکی و شمیایی آب آنها را تغییر می دهند.                                                                                               دریاهای داخلی در میان قاره ها قرار گرفته،تنگه ها گذرگاهای کم عمق و باریک آنها را به اقیانوسها و یا دریا های کناری وصل می کند به این سبب دریاهای داخلی بیش از دریاهای کناری تحت تأثیرشرایط محلی قرار می گیرند. دریای مدیترانه بزرگترین دریای داخلی دنیا است که بین سه قاره ی° آسیا،اروپا وآفریقا  قرار گرفته است و این دریا خود دارای دریا های کناری مثل محمد و محمد

     عرض جغرافیایی         .          °درجه

  نسبت آبها در نیمکره شمالی  (%)

نسبت ابها در نیمکره جنوبی

       °10 -  °0

          % 78

        % 6/76

       °20 -  °10

       %  3/73

        % 1/78

      °30  -  °20

       % 3/60

        %   77

      °40 -  °30

        % 57

        % 6/89

      °50 –  °40

     %  5/48

        %  98

      °60 –  °50

       % 3/43

        % 2/99

     °70 –  °60

       % 3/29

        % 90

     °80 –  °70

     % 3/70

        % 9/26

       °90 -  °80

       % 90

        %  0

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

             

                                                    جدول ش- 2

پراکندگی اقیانوسها و در یاها                                                                                             پراکندگی اقیانوسها و در یاها در سطح کره زمین نظم خاصی ندارد  %81  سطح نیمکره جنوبی پوشیده از آبهاست در صورتی که این نسبت در نیمکره شمالی بیش از  %62  نیست حداکثر گسترش آب در نیمکره شمالی بین مدار  °90  الی °80 درجه جایی که حوض قطب شمال قراردارد، مشاهده می شود در حالیکه در نیمکره جنوبی بین همان مدارها خشکیهای قطب جنوب قرار گرفته تقریباً تمام آن خشکی است در نیمکره جنوبی حد اکثر گسترش آبها بین مدار °60  الی °50  درجه  قرار دارد و حداکثر گسترش آب در نیمکره شمالی در حدود مدار °65   قرار دارد و جدول شماره 2 درصد آبها را نسبت به سطح دو نیمکره شمالی وجنوبی بر حسب عرض جغرافیایی نشان می دهد.

 با توجه به پراکندگی دریا ها واقیا نوسها در مقابل دو نیمکره شمالی و جنوبی دانشمندان کره زمین را به دو دو نیمکره آبی و خشکی نیز تقسیم کرده اند که در آن قسمت اعظم آبها در یک نیمکره و بیشتر خشکیها در نیمکره دیگر قرارمی گیرند.

تغییر سطح اقیا نوسها

سطح اقیا نوسها برای مددت طولانی بدون تغییر باقی نمی ماند حتی اگر درمقدار آب آنها هم تغییری روی نداشته باشد تغییـر سطح اقیا نوسها را در مقیاس جهانی را تغییرات استا تیک نیز می گویند.

عوامل مختلفی می تواند سبب این نوع تعییرات گردد مثلأ تشکیل یک حوض جدید اقیانوسها  ابعث تغییر ظرفیت اقیانوسها شده و در نتیجه سطح مبنا(سطح اساس) را پایین خواهد برد دانشمندان آمریکایی این نوع تغییرات را یک نوع  استـاتیـسم می گویند.همچنین رسوب گذاری هم می تواند باعث پرشدن حوضهای جدید شده و یک نوع تغییر سطح مثبت بوجود آورد این نوع تغییر نیز سدیمانتو استاتیسم موسوم است.

سطح اقیانوسها ممکن است در نتیجه تغییرات ژئودتیک در مناطق مختلف به طور متفاوت تغییر یابد به طور مثال چنانچه سرعت حرکت وضعی زمین کمی افزایش یابد در اثر تغییر نیروی گریز از مرکز آبها در منطقه استوا آماس کرد هودر قطبین فرو خواهد نشست،تغییر مکان قطبین می تواند سبب پیشروی و پسروی های مشابه گردد.

قانون محاسبه فربریج

عامل دیگری هم می تواند سبب تغییرات استا تیک گردد تغییر درجه حرارت آب اقیانوسها است طبق محاسبه فربریج اگرحرارت تمام آب اقیانوسها  یک درجه  سانتیگراد  افزایش یابد سطح مبنا به اندازه دو متر بالا خواهد آمد.                                                                                                        گلاسیو استاتیسم                                                                                                       در دوران چهارم زمین شناسی که شروع آن یک تا دو میلیون سال پیش از این تخمین زده می شود.پیشروی و پسروی متناوب یخچالها عامل اصلی تغیرات مهم و در عین حال سریع را به مفهوم (زمین شناسی) مصطح اقیا نوسها بوده است این پدیده را گلاسیواستاتیسم می نامند.شرایط نشان می دهد که پلیو ستوسن یخچالها چهار بار در نیمکره شمالی توسعه یافته و سپس قطب نشینی کر ده اند.                                                                                                    دوره های یخچالی به تر تیب قدمت در اروپا این چهار دوره به لین نام معروفند                                       1- گونز             2- میندل             3- وورم              4- ریس                          

ولی این چهار دوره در آمریکا به این نام معروفند

 

فاصله بین این دوره یخچالی را که در آن تمامی و یا قسمت اعظم یخچالها آب شده دوره های بین یخچالی می گویند.                                               

حدود پیشروی یخچالها در دوره های مختلف یکسان نبوده است آثار با قی مانده نشان می دهد حد اکثر گسترش یخچالها در دومین دوره یخچالی یعنی دوره میندل و حد اقل آن در دوره  وورم یعنی آخرین دوره یخچالهای امروزی یعنی تقریباً     2   30  k.m میلیون بر آورد کرده اند.    

به موازات گسترش و کاهش یخچالها ، سطح اقیا نوسها نیز نواسان داشتند که آثار آن در منطقه ساحلی ،دریاها و همچنین روی______قاره (___________)مشاهده می شود.

هر دوره یخچالی که در آن مقدار زیادی از آب اقیا نوسها به شکل یخ در روی قار ها جمع شده با تغییر سطح منفی اقیا نوسها مقارن بوده است بالعکس در دوره های بین یخچالی که آب و هوا محتملاً کمی گرمتر از امروزه بوده آب شدن تمام و یا قسمتی  از یخچالها سبب بالا آمدن سطح دریا ها  و اقیا نوسها گردیده است.